باید دوباره از اول شروع کرد

سوره ی توبه،آیه ی استغفار

حتی اگر توبه ی گرگ مرگ باشد،حتی اگر همین فردا بهار توبه شکن فرا برسد. آخر وقتی شراب چشمهای تو آمادست چگونه رواست مر عاشقان را عقل؟

آهای دختر رز روسری ز سر بردار و میان شهر بیا که محتسب در خماری خواب است ، محراب مسجد را بتخانه کرده اند ، شحنه و عیارشراکتی بنگاه خیریه زده اند...و ازغبار سمی عادات ،سینه ی عبادات به خس خس افتاده.

آهای دختر رز بیا که مردم ما از گناه خسته شدند و بیست و هفت سال است که آب تشنگی می آورد ،شکر تلخ است و نمک هم بی نمک شده....

و دلها که از محبت خالیست و قبله ها و قلبها و قله ها همه تقلبیست...

بیا بیا اصلا به خاطر شراب بیا که مدتیست در هجر مستی می سوزد.

شاید دوباره باید از سر شروع کرد

سوره ی توبه ، آیه ی استغفار...