کلماتی که از صبح تو ذهنم هی مرور میشن..

قشنگهن یا من خیلی احمق شدم؟


۱. من تو را دوست دارم،تو مرا دوست داری؟

۲.ای در حوالی همه اندیشه های من

  در هر کجا کنار من اما جدا ز من

۳.غیر آن جانی که در گاو و خر است

  آدمی را عقل و جانی دیگر است

  مرده گردد شخص گر بی جان شود

  خر شود گر جان او بی آن شود

۴.الاغ عزیز

۵. چندیست که رنگ از رخ مهتاب پریده

۶.پرده پوشی میکند من پرده ها را میدرم


_فقط شماره ۳از مثنویه..