انقلاب اسلامی ما   خود را نمونه ای از تشکیل دولت اسلامی می داندو تا کنون نیز در مقاطع مختلف توانسته این ادعا را تا حدودی ثابت کند
هرچند راه زیادی برای رسیدن به نقطه ی مورد نظر باقیست .
به هر حال با وجود مشکلات فراوان رسیدن به این نقطه برای ما محال نیست ..یکی از مواردی که شاید بسیاری از مشکلات ما هم از آن نشأت می گیرد بحث مدیریت اسلامی باشد.
اینکه در اسلام مدیر مناسب چه ویژگی هایی باید داشته باشد...
شاید باید در اولین قدم مصادیق یک مدیر لایق در اسلام را بررسی کرد و از آنجا پی به ملاک های واقعی زد..
و اولین منبع ما نیز قرآن کریم می باشد که خود خدا فرمود در آن از هیچ چیزی فرو گزار نکرده است.پس نمی تواند از مهمترین مطلب برای هدایت که آن حکومت و بالتبع مدیریت باشد غفلت کرده باشد..
برای نمونه  مدیریت دو تا از مدیران الهی آن هم در ساده ترین کارها و مشکلترین آنها بیان میکند..
چوپانی و حکمرانی...
1.شاید به ظاهر حتی خنده دار باشد اما قرآن حتی برای مدیریت چند گوسفند ملاک می دهد.. و جالب آنکه ملاکهایش در عنوان کلی در تمام انواع مدیریت برابرند..
در سوره ی مبارکه ی قصص آیه 26 در داستان موسای کلیم  در آنجا که موسا گوسفندان دختران شعیب را آب می دهد از زبان یکی از دختران شعیب می فرماید...{یا ابت استاجره ان خیر من استأجرته القوی الامین}
دو ملاک توانایی و پاکدستی
پدر جان این جوان را اجیر کن برای اداره ی گوسفندان زیرا بهترین کسی که می شود اجیرش کنی فردی قوی و امین است.
این یعنی حتی برای ادارهی گوسفندان که شاید ساده ترین کارها باشد نیاز به این دو ملاک است.این چنین فرد است که کارها را به بهترین وجه انجام می دهد
2.اما مورد دیگر که از جملهی سختترین مدیریت هاست و آن هم حکمرانی
درسوره مبارکه بقره آیه 247در مورد حکمرانی طالوت می فرماید{ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً أی سعة فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْم}
باز دو ملاک دانایی و تواناییِِ،
کسی که می داند چگونه استفاده کند و نیز بتواند آنگونه که باید استفاده کند.
3.نیز در سوره ی مبارکه ی یوسف آیه 55 یوسف به فر عون مصر می گوید مرا به مدیربت خزانه کشور بگمار زیرا که من هم حافظ انم هم درست و بجا استفاده می کنم{قالَ اجْعَلْنِی عَلى‏ خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیم}
---------------------------------------------------------------------------------
 با توجه به شرایط مدیریتی در کشور اسلامی ما نتیجه ای که می توان از این سه اسوه ی الهی گرفت این باشد که تنها انسان خوب بودن برای اداره ی یک مجموعه کفایت نمی کند بلکه کارآمدی او نیز مهم است اگر نگوییم در مواقع اضطرار  مهمتر استنمونه ی ان نیز بعض حکمرانان حکومت امیر المومنین  مانند زیاد وغیره که کم هم نبودند و برخوردهایی که حضرت با فرمانداران مومن اما ناکارآمد خود داشتند می توان برای آگاهی بیشتر به برخورد حضرت با کمیل یا سخنان ایشان در نهج البلاغه در مورد مدیریت محمد بن ابی بکر تامل نمودبه قول مفسر ارجمند علامه جوادی آملی برخی انسانها فقط بدرد دعای کمیل خواندن می خورند نه بیشتر...
در پایان امیدوارم  در دوره ی ریاست جمهوری جدید مدیرانی کارآمد و پاکدست نصیب کشور ما شود..