ای صبح سپید از شب تار بگو

از گیسوی پرپیچش دلدار بگو

از قبح گناه و زشتیش می دانم

از سرخی بی حد لب یار بگو


پ ن:

صبح:طلوع اوقات و احوال را گویند که از افق عالم غیب سر برآرد و ظلمات تعینات را در دل سالک بزداید.

شب:مقام عالم غیب و عالم جبروت را گویند.

     فرهنگ نمادهای عرفانی از شرف الدین حسینی

پ ن ۲:ولش کن بیخیال اصلا...